خاطرات مانی از مدرسه

اتفاقاتی که در مدرسه رخ می دهد را اینجا یادداشت می کنم و البته اتفاقاتی که در روز برام می افته

خاطرات مانی از مدرسه

اتفاقاتی که در مدرسه رخ می دهد را اینجا یادداشت می کنم و البته اتفاقاتی که در روز برام می افته





زنگ ورزش

جمعه, ۳۰ آبان ۱۳۹۳، ۰۲:۲۹ ب.ظ




یک روز مانی ورزش می کرد اقای ورزش گفت:(خیلی خوب بازی می کنی)یک روز خواستیم فوتبال بازی کنیم یکی از بچه ها یار نداشت بعد اقا عصبانی شد و دیگر فوتبال بازی نکردیم..........

بچه ها هم با ان پسر حرف نزدند




موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۸/۳۰
مانی هرندی پور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

دانلود آهنگ