عابر بانک وغذا
جمعه, ۵ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۳۸ ق.ظ
من بابام توی سرکار بودیم............. بابام به من کارت داد که برم پول بگیرم من رفتم از پله ها سر خوردم پا شو دم رفتم عا بر بانک کارت را وارد دستگاه وارد کردم نمی دانستم کدام را بزنم باید میز دم پول بده زدم دریافت موجودی بعد اوردم سرکار ، بابام گفت بچه این چی برو پول بگیر ،رفتم بلخره موفق شدم پول بگیرم.بابام زنگ زده بود غذابیارن ولی من خبر نداشتم از بانک که داشتم بری گشتم بابام از پنجره گفت اگه پیکه که امده غذای ما رو اورده تحویل بگیر منم هم نپرسیدم و غذا را تحویل گرفتم امدم بابا غذا را باز کرد غذا ی ما نبود بعد گفت ای وای این که غذای ما نیست خلاصه مجبر شدیم همان غذا ها را بخوریم من کباب خوردم بابام فسنجان فکر کنم خیلی هم بد مزه بود چون بابام نتونست بخره کلی خندید.
۹۳/۱۰/۰۵
خیلی قشنگ اتفاقی که افتاده بود را توصیف کردی. آفرین!