خاطرات مانی از مدرسه

اتفاقاتی که در مدرسه رخ می دهد را اینجا یادداشت می کنم و البته اتفاقاتی که در روز برام می افته

خاطرات مانی از مدرسه

اتفاقاتی که در مدرسه رخ می دهد را اینجا یادداشت می کنم و البته اتفاقاتی که در روز برام می افته





بهداشت

سه شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۳۵ ب.ظ

یک روز کمیل به بچه ها گفت بهداشت را چگونه رارعایت کنیم 

مانی بلند شد گفت اشغال را روی زمین نریزیم

 بلکه تو ی سطل اشغال بریزیم.

 مهدی گفت اره ه ه ه ه.

کمیل دیگر این کار را انجام نداد.

 هم به سلامتی خود کمک کرد هم به سلامتی دیگران

البته کمیل از مانی اموخت و از او خیلی زیاد تشکر کرد

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۱۴
مانی هرندی پور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

دانلود آهنگ